loading...
دختری ازجنس برف
چکامه بازدید : 18 دوشنبه 02 بهمن 1391 نظرات (0)

چقدردوست داشتن توشیرینه     

تورنگ چشمات به دل میشینه

تورومن دوست دارم تا اونجایی

که آدم واسه حوامیمیره

این شعرو تقدیم میکنم به بزرگترین وبهترین وقشنگ ترین عشق زندگیم محدثه

محدثه عشقم میدونم این شعروخیلی دوست داری این رو برات گذاشتم که بدونی منم چقدر تورو دوسسسسسسسسسسسست دارم وهیچوقت یادت نره حتی اگریه روزی چشم آدمای حسودهمونایی که نمیتونن خوشی مون روببین ازهم جدامون کرد که مطمئن باش اون روزمن رفتم پیش خدا...

محدثه عشقم باورکن تاروزی که زنده ام عاشقت میمونم وازعشقم نسبت بهت یک ذره هم کم نمیشه وهیچوقت بهت خیانت نمیکنم حتی اگرتودیگه دوستم نداشته باشی وبهم خیانت کنی که بازم مطمئن باش اون روزمن بافرشته هارفتم توآسمون ها...

ازاین به بعد این وبلاگ روهم تقدیم میکنم به محدثه وهرچی که داخلش هست روبه محدثه تقدیم میکنم تاهمه بفهمن من دیوووووووووونه اتم

امیدوارم یه روزی خودتم اینوبفهمی

محدثه ی نازم به وبلاگ خودت خوش اومدی...

چکامه بازدید : 14 دوشنبه 02 بهمن 1391 نظرات (1)
سلام دوستای گلم ببخشیدکه دیربه دیر آپ میکنم آخه این مدت درگیر امتحانات ویه سری مسائل شخصی بودم که نتونستم بیام تازه همه ی امتحاناتم روهم حسابی خراب کردم کاش دبیرا منصف باشن وخیلی ارفاق کنن آخه اگه معدلم زیره19بشه مامانم کامپیوتر وگوشیم رو ازم میگیره ازهمین جا از زن عموی عزیزم هم به خاطره این وضع نمره هام و...عذر خواهی میکنم وقول میدم ترم دوم جبران کنم گذشته از اون به محدثه هم قول دادم ترم دوم به دلایلی که این جابه خاطره بعضی ازخوانندگان سانسورمیکنیم جبران کنم ولی سعی میکنم بیشتربیام آپ کنم درضمن ببخشیدکه جواب نظراتتون رو نمیدم ولی همه رو میخونم وتاجایی که بتونم سعی میکنم جواب بدم ازهمه تون ممنونم راستی آقاپسرای عزیز لطف کنید نظرخصوصی وشماره و...نذارید خب دیگه خیلی حرف زدم زودتربرید مطالب رو بخونید بازم یه عالمه نظر بذارید توی نظرسنجی هم شرکت کنید منتظرتون هستم همه تونو هزارتا دوست دارم بووووووووووووووووووس شکلاتی
چکامه بازدید : 15 دوشنبه 02 بهمن 1391 نظرات (0)

هوووووووووووووررررررررراااااااااا  هوووووووووووورررررررراااااااااا

دسسسسسسسسسست دسسسسسسسسسسسسست جییییییییییییییییییغ سوووووووووت

تولد تولد تولدم مبارک        تولد تولد تولدم مبارک

پس کادوهاکو؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا کادونیاوردید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیلی ناراحت شدم!

جوگیرنشیدتولدم امروزنییست ۶روز دیگه است.هووووووووررراااا

همه تون دعوتید یادتون نره کادوبخرید هرکی کادونیاورد راهش نمیدم

هههههههههههههه شوخی کردم

پس یادتون نره8بهمن تولدمه.

میبینمتون بوووووس بووووووس بای

چکامه بازدید : 17 دوشنبه 02 بهمن 1391 نظرات (0)

ورود به دانشگاه

(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)

موقع امتحان
(O.O) (O.O) (O.O) (O.O) (O.O) (O.O)

حین امتحان
(.) (.) (.) (.) (.) (.)

وقتی مراقب داره میاد:
(.) (.) (.) (.) (.)

آخر امتحان :
(̯͡͡) (̯͡͡) (̯͡͡) (̯͡͡) (̯͡͡) (̯͡͡) (̯͡͡)

چکامه بازدید : 14 دوشنبه 02 بهمن 1391 نظرات (0)

ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد …

کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد …

کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم

و دردهایم را به گوش تو میرساندم… بدون تو عاشقی برایم عذاب است

میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم…

کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم…

میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود

میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت

 (>_<)اینو تقدیم میکنم به تو محدثه ی نازم (>_<)

چکامه بازدید : 13 دوشنبه 02 بهمن 1391 نظرات (0)

یه پسربچه کلاس اولی به معلمش میگه:
خانوم معلم من باید برم کلاس سوم
معلمش با تعجب میپرسه برای چی ؟
اونم میگه:
آخه خواهر من کلاس سومه اما من از اون بیشتر میدونم و باهوش ترم

توی زنگ تفریح معلمه به مدیر مدرسه موضوع رو میگه اونم خوشش میاد میگه بچه رو بیار تو دفتر من چند تا تست ازش بگیریم ببینیم چی میگه ؟

معلمه زنگ بعد پسره رو میبره تو دفتر بعد خانوم مدیره شروع میکنه به سوال کردن

خوب پسرم بگو ببینم سه سه تا چند تا میشه اونم میگه نه تا
دوباره میپرسه نه هشت تا چند تا میشه اونم میگه هفتادو دو تا
!همینجوری سوال میکنه و پسره همه رو جواب میده دیگه کف میکنه به معلمش میگه به نظر من این میتونه بره کلاس سوم


خانوم معلم هم میگه بزار حالا چند تا من سوال کنم:

میگه پسرم اون چیه که گاو چهار تا داره اما من دو تا دارم؟
مدیره ابروهاشو بالا میندازه که پسره جواب میده:
پا

دوباره خانوم معلمه میپرسه:
پسرم اون چیه که تو توی شلوارت داری اما من تو شلوارم ندارم
مدیره دهنش از تعجب باز میشه که پسره جواب میده :
جیب

دوباره خانوم معلمه سوال میکنه:
اون چه کاریه که مردها ایستاده انجام میدن اما زن ها نشسته و سگ ها روی سه پا
تا مدیره بیاد حرف بیاره وسط پسره جواب میده:
دست دادن

باز معلمه سوال میکنه:
بگو ببینم اون چیه که وفتی میره تو سفت و قرمزه اما وفتی میاد بیرون شل و چسبناک
مدیره با دهان باز از جاش بلند میشه که بگه این چه سوالیه که پسره میگه:
آدامس بادکنکی

دیگه مدیره طاقت نمیاره میگه بسه دیگه این بچه رو بزارید کلاس پنجم:

من خودم همه سوالهای شمارو غلط جواب دادم

 

چکامه بازدید : 16 دوشنبه 11 دی 1391 نظرات (1)

هرگزلحظات با تو بودن را از یاد نخواهم برد .هرگز لبخند های ملیح وبی ریایت

را از یاد نخواهم برد.لحظات در گذر است ودقیقه دقیقه های ساعت برایمان مهم

است زیرا که دیگر تکرار نمیشوند شاید روزگاری یادمان آری که دیگر هیچ

نشانی از ما نباشد اما برگه ها بیانگوی دوستی بین ماست .بدان که هرگز

ازخاطرم نمی روی وبا تو بودن برایم لذت بخش است .

اینک تو را به خدای زیبایی ها میسپارم

روزها ازپی هم میگذرند ونشانی از خود باقی نمی گذارند

ولی ای تنهاترین رویای عشق هیچ چیز خیال تورا از من جدا نمی کند

چکامه بازدید : 15 دوشنبه 11 دی 1391 نظرات (0)

هرشب خواب می بینم

سقوط می کنم از یک آسمانخراش

و تو از لبه آن

خم می شوی و

دستم را می گیری

سقوط می کنم هرشب

از بام شب

و اگر تو نباشی

که دستم را بگیری

بدون شک

صبحگاه

جنازه ام را

در اعماق دره ها پیدا می کنند...

چکامه بازدید : 15 دوشنبه 11 دی 1391 نظرات (0)

گفتی:  "دنیا ارزششو نداره. بیا دستاتو بده به من دوتایی بدوییم تو این بیشه زار قشنگ"

 گفتم:  "اگه اونقدر بی ارزشه پس چرا انقدر داری برای لذت بردن ازش تلاش میکنی؟"

 گفتی:  "چون میخوام بوی این بیشه زار رو حس کنم"

 گفتم:  " بیشه زار تنم رو؟"

 گفتی:  "نو بیشه زار منی

گفتم:  "پس منم بی ارزشم؟"

 گفتی:  "چته چرا انقدر داغونی؟ چرا همش سوال میپرسی؟

گفتم:  "شک دارم

 گفتی:  " به چی؟

گفتم:  "حالا نوبت تو شد؟"

گفتی:  "میخوام برای آخرین بار دستمو بکشم روی گندمای بیشه زار..."

گفتم:  "دیگه خشک شده. کویری بیش نیست"

گفتی:  "برای من بیشه زاره برای من زیبایی داره. شاید دیگه هیچوقت نتونم دوباره به این دنیا برگردم"

گفتم:  "وقتی ارزش نداره چرا دوباره برگردی؟"

گفتی.... نه... دیگه چیزی نگفتی... خاموش شدی... چند وقته ازون اشکات داره میگذره؟... هنوزم بارون میاد انگار داری گریه میکنی... تو هم که مثه من خشک شدی...

چکامه بازدید : 21 چهارشنبه 22 آذر 1391 نظرات (5)

صحنه های مورد علاقه ی دخترها وپسرها

1.ترکیدن یه پسر با دوچرخه (یوهاهاها...)

2.زمین خوردن یه دختر با اسکیت (به دختر خانم های عزیزتوهین نشه)

3.چک خوردن یه پسر ازدختر (خداییش خیلی باحاله)

4.موندن مانتوی یه دخترلای در اتوبوس درحال حرکت (اصلا هم خنده نداره)

5.تصادف یه دختر باماشین مدل بالا

6.گریه ی یه دختر

7.ترکیدن یه پسر با موتور

8.چک خوردن یه پسر در ملاعام

9.دعوای دوتا دختر (اینوهم هستم)

10.زمین خوردن یه دختر خوش حال تو برف

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
نام : دختری ازجنس برف نام خانوادگی : سپید محل تولد : لابه لای برف تاریخ تولد : یکی از روزهای برفی شماره شناسنامه : عدد تنهایی شغل : منتظر وضعیت فکری : فقط سوال جرم : افراط درعاشقی تاریخ جرم : روز اول خوشی ساعت جرم : شروع تپش قلب علت جرم : فقط زندگی وزن : به سنگینی برف چند ساله قد : کمتر ازدانه ی برف رنگ چشم : مشکی رنگ مو : سفید تحصیلات : پایه ی آخربدبختی مدت محکومیت : حبس ابد چراغم : ماه وخورشید سقفم : آسمان کارم : حسرت یادم : انتظار تو دردم : تنهایی فریادم : سکوت دل خوشیم : دیدارتو زندگیم : فقط تو
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظرشما دخترا احساساتی ترن یاپسرا؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 8
  • بازدید سال : 28
  • بازدید کلی : 1,975